درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان welcome to my sychologi weblog fبه وبلاگ روانشناسی من خوش آمدید بی معنایی وقتی دنیایی که آدمها در آن زندگی میکنند بی معنی به نظر برسد ، شاید از خود بپرسیند آیا ادامه دادن تلاش یا حتی زیستن ارزش دارد.وقتی به فنا پذیری خود فکر می کینم شاید بپرسیم "چون در نهایت خواهیم مرد ،آیا کاری که اکنون انجام می دهیم ارزش دارد ؟ وقتی که من مردم ، کاری که انجام میدهم فراموش خواهد شد ؟ با توجه به فناپذیری ، چرا اصلا باید خودم را به کاری مشغول کنم ؟ وقتی فکر میکنیم که صفحه دیگری از یک کتاب هستم که سریع ورق زده شده و هیچ کس زحمت خواندن آن را به خود نمیدهد .از نظر فرنکل (1978) این احساس بی معنایی ،روان رنجوری وجودی عمده در زندگی مدرن است. بی معنای در زندگی به پوچی و بی محتوایی یا وضعیتی که "خلاء وجودی " نامید ،منجر میشود .چون طرح ازپیش تعیین شده ای وجود ندارد ،افراد با تکلیف به وجود آوردن معنی خودشان روبرو هستند .گاهی افرادی که احساس میکنند گرفتار پوچی زندگی شده اند ، از تلاش برای به وجود آوردن زندگی هدفمند کناره گیری میکنند . اما آنچه که به ما در این وادی معنا میدهد "خود بودن " ماست بی شک پروردگار ما را بی معنا و بی هدف نیافریده است. اما آنچه که مهم است ما خود برای یافتن معنا باید تلاش کنیم ،زندگی عرصه نبرد سهمگین است بین بودن و نبودن .چه شورانگیز است کاشف اقلیم خویش بودن ، به جزیره اوپای خود پا نهادن نظرات شما عزیزان: جمعه 25 بهمن 1392برچسب:, :: 20:43 :: نويسنده : elham bayat
![]() ![]() |